پیامک ارسالی شما:
امیر احمد:4964 - - -0919
به ره عشق رفتن آسان نیست/این ره کوچه و خیابان نیست
بی امان لحظه لحظه باید رفت/چون در این راه خط پایان نیست
--------------------------------------------------------------------------------------------
نسترن: 4063 - - - 0935
زندگی زنگ تفریح کوتاهیست!
آماده باش ، زنگ بعد حساب داریم
-------------------------------------------------------------------------------------------
صدف: 5725 - - -0936
حضور هیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست،
خدا در حضور هر کسی رازی نهفته ،
خوش آن روزی که دریابیم راز این حضور را ...
مثل غزلی که تازه از بر شده ای / تکرار که نه قند مکرر شده ای
هم گرمی و هم جاذبه ات بسیار است / امسال شبیه لیگ برتر شده ای!
سلام بر روی ماه تو عزیز دل سلام از ماست
______________________________________________________
سلام...روز قشنگی ست...دوستت دارم...
چقدر عاشق این جمله های کوتاهم
هوای بودن یک عمر با تو را دارم
منی که دلخوش دیدارهای گهگاهم
برای گفتن یک حرف عاشقانه فقط
اسیر سخت ترین زخم های جانکاهم
بدون تو همه ی لحظه ها به این فکرند
که تیغ را بگذارند بر گلوگاهم
______________________________________________________
من برمی خیزم
چراغی در دست
چراغی در دلم
زنگار روحم را صیقل می زنم
آینه ای مقابل آینه ات می گذارم
تا از تو
ابدیتی بسازم...
______________________________________________________
رنگی به رنگ چشم سیاهت نمی رسد
شب می دود، به مرز شباهت نمی رسد
من اشتباه کردم اگر ماه گفتمت
خورشید هم به صورت ماهت نمی رسد
هردفعه کودک غزلم می پرد هوا
دستش به میوه های نگاهت نمی رسد
هر وقت می زند به سرم فکر عاشقی
جایی به جز کنار و پناهت نمی رسد
____________________________________________________
چشمانت شور آتشین بودن
دستانت نوازشگر و آرام
گم کرده ام دلم را در لابلای هزار پیچ نگاهت
و قلبم سراسیمه از حضورت
تنگی سینه ام را احساس میکند
و عشق تجلی بودنت را
به رخ فرشتگان میکشد
و من تنها توانستم چنین بگویم:
خوش آمدی!
و نفس رها شد...
اولین پیامک ارسالی :توسط نگار:5713***0935
برو پایین خیلی باحاله
.
.
.
.
.
.
باحال باحال باحال باحال باحال باحال
باحال باحال باحال باحال باحال باحال
باحال باحال باحال باحال باحال باحال
باحال باحال باحال باحال باحال باحال
اسمس ارسالی مجید ابویی:1384***0937
پیشی کوچولو کجایی ؟ تو در حال چه کاری ؟ جوجوتو دوست میداری؟جوجو دلش تنگته ؟ تنگ دل سنگته ،میبوسمت هزارتا ، جواب می خواد د یالا
هرکی ارمنی بلده بخونه
پاشو جیش کن بعد بخواب
(ستاد دخالت در تمام امور کشور )نه! بابامو می گم
پیام LOve مشهدی:
مدنی الان چی حال مداد؟
حال مداد تو اینجه بودی و مو از پشت سر می امدوم
و موگفتم پخ!! بعد تو مترسیدی…
مو مگفتم نترس .. مویوم عشقت …
*
به مشهدی میگن با ۳ تا مداد جمله بساز
میگه : یه دوست دختر داشتم آی مداد، آی مداد ،آی مداد!!!
**
*
یک فعل چند منظوره در لهجه شیرین مشهدی:
مو بوروم: من بروم.
مو بوروم: من می بُرم.
مو بوروم: من می بَرَم.
مو بوروم: من برنده می شوم.
مو بوروم: من مو بور هستم.
**
غضنفر خرش میمیره .دوستهاش برای مسخره کردنش میرن تسلیت میگن.
غضنفر برمیگرده میگه ای بابا فکر نمیکردم خرم اینهمه فامیل داشته باشه
*
نصیحت غضنفربه پسرش:
هیچ وقت زن نگیر و به پسرت هم بگو زن نگیره
خود من هم هیچ وقت زن نگرفتم
غضنفرموقع مرگش بچه هاشو جمع میکنه بهشون یه چوب میده میگه بشکنید ،میشکنن .
بعد چندتا چوب میده میگه بشکنید میشکنن .
بعد یه دسته بیل میده میگه بشکنید میشکنن .
بعد ۱۰ تا دسته بیل میده میگه بشکنید میشکنن.
مفتول میده میشکنن تیر اهن ۱۸ میده میشکنن .
میگه نفهما ،کره خر بازی درنیارین میخوام نصیحتتون کنم!!!
.
.
غضنفر اسم پیغمبر یادش می ره
میگه : بر جمال پاک پدرخانم حضرت علی صلوات
.
غضنفر میخواسته گوسفند قربونی کنه، چاقو گیر نمیاره خفش میکنه *
.
*
غضنفر میرن پیک نیک زنش میگه بشینم زیر اون درخت خوبه.ترکه میگه نه همین وسط جاده پتو بنداز امن تره!زنش میگه اینجا ماشین میزنه خلاصه بعد از مقداری بحث میندازن وسط جاده.بعد میبینن یه کامیون داره میاد طرفشون هر چی بوق میزنه اونا از جاشون تکان نمیخورن کامیونه هم فرمونو میپیچونه میره تو درخت.غضنفر به زنش میگه اگه زیر اون درخت بودیم می مردیما
*
*
غضنفر با احساسات زنش بازی می کنه، سه هیچ می بازه
*
*
غضنفرمیره به یکی خبر مرگ مادرش رو بده،
بهش میگه: یه شتری بود که در خونه همه میخوابید!؟
یارو میگه: خوب؟
میگه: این دفعه رو ننه تو خوابید
**
*
غضنفر داروخونه میزنه، رو درش مینویسه:
فروش نوار بهداشتی با نصب در محل
**
غضنفر گیر داده بوده صندلی عقب هواپیما بنشینه
میپرسن چرا؟
میگه: ایلده نشنیدی همیشه میگن سرنشینان هواپیما کشته شدند.
هیچ وقت صحبتی از بقیه مسافران نبوده
**
*
غضنفر باباش میمیره بهش میگن مراسم نمیگیری؟
میگه نه به جاش میریم مشهد
**
آقای سرخوش داشته با اخم پولکی می خورده بهش میگن چته؟
میگه : والله ما هر حرفی بزنیم شما میگین سرخوشه نمی فهمه …
ولی به خدا این چیپسا شیرینه …
*
*
ترجمه ی I LOVE YOU به زبان لری : دردت بزنه تنگ دلم
*
*
مکیدن ممنوع ! ، خوردن ممنوع ! لیسیدن ممنوع ! فرو کردن انگشت ممنوع !
زبان زدن ممنوع !
اینا رو یه عسل فروش لر در مغازه اش نوشته بود !!!
*
*
تو مراسم ختم پدر آقای سرخوش بلندگو میگه :مرحوم وصیت کرده ، سیاه نپوشین .
یکی داد میزنه : مرحوم گه خورده ، ما به احترامش می پوشیم .
*
*
آقای سرخوش آزمایش ادرارش گم میشه میگه بله دیگه مملکت بخور بخوره!
*
از آقای سرخوش میپرسن امام رضا چرا رفته بود مشهد میگه: رفته بود زیارت
*
به آقای سرخوش می گن با وطن جمله بساز. میگه من رفتم حمام و تنم را شستم. می گن نه!!با ط دسته دار. میگه اتفاقا با طی دسته دار شستم
*
لره به پسر تازه دامادش میگه: شب که رفتی حجله سفت ترین جای بدن تو بکن تو اونجا که زنت می شاشه. صبح میبینن یارو سرش تو سنگ توالت گیر کرده!!
*
آقای سرخوش برای چند روز میره توی هتل یک روز میبینن توی دستشوئی داره یک نفر خارجی رو میزنه میان میگیرنش ازش میپرسن قضیه چیه چرا این بدبخت را میزنی ؟ میگه اینجا یک چشمه اویی بیده (دستشوئی فرنگی ) که مو هر روز ازش او میخوردم این بی پدر و مادر امروز اومده توش ریده
*
به آقای سرخوش که از حج برگشته میگن سفر حج چطور بود… میگه: خیلی سنگ خورد تو سرو صورتم ولی آخرش بوسیدمش.
*
آقای سرخوشرفت پارتی. فرداش رفیقش ازش پرسید چطور بود. گفت: خیلی عالی بود . روی من اسم یه گل گذاشته بودن و هی صدام میکردن. رفیقش گفت چی میگفتن. آقای سرخوش گفت: من و انداخته بودن وسط و هی دورم میچرخیدن میگفتن اسگله رو اسگله رو …
*
یه روز آقای سرخوش و دوستش سوار یه تاکسی میشن. تاکسیه پژو بوده. بعد یکی از اونا به راننده میگه: اقای راننده یه نوار بزار حال کنیم. راننده میگه: خودت یکی از تو داشبورت انتخاب کن بزار. آقای سرخوش هم از تو داشبورت بین چند تا نوار یه نوار ویدیو پیدا میکنه هر چی سعی میکنه بزاره تو ضبط نمیتونه بزاره اون رفیقش می زنه تو سرش میگه ای گیج این نوار مال تریلی نه پژو
*
آقای سرخوش زن بیوه برادرش رو میگیره , شب عروسی زنه خیلی داد میزنه.میگن : دختر بود؟میگه : نه اون سوراخ ماله برارم بید , من یه سوراخ سی خودم وا کردم
*
غضنفر و دآقای سرخوش باهم یه کارخونه سفیدآب تاسیس می کنن. اول کارشون برای اینکه بیشتر بفروشن وسطش گردو میذارن !!
*
جدیدترین جمله ای که آقای سرخوش پشت ماشینش نوشته:
برار غریبم جومونگ
*
صرف فعل نشستن به گویش لری:
مو بنیشم تونم بنیشی اونم بنیشه
ما که بنیشیم شمام که بنیشید
دیه جا نی اونا بنیشن!!!
*
دو دسماله چیست؟
-حرکتیست هلیکوپتری و غرور آفرین توسط جلف ترین فرد لر.
*
نصیحت پدرانه آقای سرخوش شب امتحان به بچه اش:
امشب بشین یه گوهی بخور
تا فردا یه انی بشی
تا توی یه طویله ای رات بدن
آقای سرخوش زنگ می زنه فرودگاه می گه:
ببخشید خانم از تهران تا شیراز چقد راهه
دختره میگه یه لحظه!
آقای سرخوش میگه مرسی و قطع می کنه!
حافظ و دختر لر
گفتم: غم تو دارم
گفتا : سی چی برارم
گفتم: که ماه من شو
گفتا: بووات درارم!
گفتم زمهر ورزی ، رسم وفا بیاموز
گفتا: به لنگ کفشی چشاتِ در میارم
غضنفر یه چک سفید امضا پیدا میکنه جلو مبلغش مینویسه” خدا تومن” میبره میده به بانک. بعد میبینن ترکه داره کیسه کیسه پول از بانک میبره بیرون میرن ببینن چه جوریه که بهش پول دادن میبینن رئیس بانکه سرخوش بوده
نبرد رستم و لر:
چنانت بکوبم به گرز گران که دیگر نیایی به مازندران
پاسخ لره : چنان ایزنم بر سرت با بلوک که ترتر برینی به گور بووت !!!
بهآقای سرخوش میگن چندتا تن ماهی نام ببر، میگه: تن شیلانه، تن جنوب، تن سیکارو، تن چابهار، تن پیر، تن پیغمبر، تن هر کی دوست داری دست از سر ما بردار!
به آقای سرخوشمیگن درد عشق بدتره یادرد دندون میگه: هنوزتو اتوبوس شاشت نگرفته
آقای سرخوشتوی جبهه بیسیم چی بوده زنگ میزنه میگه : آقا ۵ تا عراقی دستگیر کردم بیاید ببرید میگن خودت بیار …. میگه نه شما بیاین اینا نمیذارن من بیام
آقای سرخوش زنش رو (ببخشین) می فروخته؛ میگن چرا این کارو می کنی : میگه سی پول
میگن : پول واسه چی می خوای ؟ میگه: برا تفنگ خریدن.
میگن تفنگ واسه چی؟ میگه سی جنگ با دشمن
میگن : جنگ برای چی؟ میگه : سی ناموسم
به آقای سرخوش میگن: با بید جمله بساز. میگه: در خانه ما یک بید بید! میگن: اون بید نیست، بوده. میگه: آهان باشه، در خانه ما یک بود بید.
به آقای سرخوش میگن تا حالا سوتی بزرگ دادی میگه آره یه با خونه تنها بودم دختر خاله ام زنگ زد گفت چه خبر گفتم هیچی تنهائی حوصلم سر رفت اونم گفت منم تنها هستم پاشو بیا خونمون منم رفتم بهم گفت من میرم توی اتاق تو هم چند دقیقه بعد بیا تو منم ۱۰ دقیقه بعد رفتم تو اتاق تاریک بود برقارو که روشن کردم همه خندیدن و گفتند تولدت مبارک ،بهش میگن اینکه سوتی بزرگی نبود میگه چرا آخه من لخت رفتم تو!!!!!!!!!
آقای سرخوش بعد از ۱۰ دقیقه از باجه تلفن بیرون میاد یه نفر ازش میپرسه سالم بود میگه آره فقط آفتابه نداشت
آقای سرخوش ۱نفرو تو خیابون میبینه میگه : ببخشید من شما رو تو دبی ندیدم؟ یارو میگه : نه آقا من اصلان دبی نرفتم.
میگه : چه جالب اتفاقا منم تا حالا دبی نرفتم ، حتما ۲ نفر دیگه بودن